مقالات

اجزای ماشین تزریق پلاستیک

یک ماشین تزریق دارای دو بخش تزریق و گیره می­باشد که بخش تزریق وظیفه موادگیری⸲ ذوب و تزریق مواد به درون قالب را برعهده دارد و بخش گیره وظیفه بسته نگه داشتن قالب در حین تزریق و باز کردن قالب را عهده­دار می­باشد. اجزای اصلی ماشین تزریق پلاستیک شامل موارد زیر می­باشد که در شکل ‏زیر نمایش داده شده است.

  1. واحد تزریق
  2. واحد گیره
  3. واحد کنترل
  4. واحد انتقال قدرت (سیستم هیدرولیکی یا الکتریکی)

اجزای تشکیل دهنده ماشین تزریق پلاستیک

واحد تزریق

سیستم تزریق ماشین تزریق پلاستیک شامل سیلندر حرارتی⸲ پیچ رفت و برگشتی در داخل سیلندر حرارتی⸲ نازل سیلندر حرارتی⸲ هیترهای حول سیندر حرارتی و قیف تغذیه مواد می­باشد. از جمله وظایف این واحد می­توان به بارگیری مواد پلاستیک⸲ ذوب و همگن­سازی مواد⸲ تزریق مواد به درون قالب و ایجاد فشار نگه­داری اشاره کرد. در شکل ‏زیر اجزای واحد تزریق نشان داده شده است.

ساختمان واحد تزریق

الف) قیف تغذیه مواد[1]

همانطور که در شکل ‏زیر قابل مشاهده می­باشد⸲ مواد اولیه پلاستیک به شکل گلوله­های ریزی بنام گرانول⸲ داخل قیف ماشین تزریق ریخته می­شوند که وظیفه نگه­داری از آنها را بر عهده دارد. در هنگام بارگیری⸲ گرانول­ها به کمک نیروی جاذبه و از طریق مجرای قیف⸲ به سیلندر حرارتی هدایت و تغذیه می­شوند.

قیف تغذیه ماشین تزریق پلاستیک

ب) سیلندر حرارتی[2]

مواد پلاستیک از طریق قیف تغذیه وارد سیلندر حرارتی می­شوند و بر اثر حرارت حاصل از گرمکن­های الکتریکی[3] که به دور سیلندر پیچیده شده­اند و همچنین نیروی برشی ایجاد شده توسط حرکت چرخشی پیچ رفت و برگشتی ذوب می­شوند. دمای گرمکن­های الکتریکی بتدریج در طول سیلندر حرارتی افزایش می­یابد و با توجه به پروفیل ماده پلاستیک تعیین می­گردد. سطح داخلی سیلندر حرارتی معمولاً سخت­کاری می­شود تا از خوردگی آن در مقابل پلاستیک مذاب خودداری شود.

پ) پیچ رفت و برگشتی[4] (ماردون)

یکی از مهم­ترین بخش­های ماشین تزریق پلاستیک می­باشد که وظیفه تراکم⸲ همگن­سازی و انتقال مواد مذاب پلاستیکی را برعهده دارد. ماردون ماشین تزریق پلاستیک دارای دو حرکت خطی و دورانی می­باشد که حرکت دورانی در جهت هدایت مواد مذاب داخل سیلندر به جلو و حرکت خطی در جهت انجام عمل تزریق می­باشد.

حرکت دورانی و خطی پیچ رفت و برگشتی

ساختمان ماردون در عملکرد آن اهمیت ویژه­ای دارد و بسته به کاربردش در انواع مختلفی از جنبه پروفیل رزوه⸲ گام و شکل هندسی تولید میگردد. عمق رزوه­های ماردون در امتداد طولش کاهش می­یابد⸲ در حالیکه قطر بیرونی رزوه ثابت است. این رزوه­ها مواد را در درون سیلندر متراکم کرده و با ایجاد حرارت برشی⸲ مواد پلاستیکی را ذوب و همگن می­کنند. مطابق پیچ رفت و برگشتی به سه ناحیه زیر تقسیم می­گردد:

1) ناحیه تغذیه[5]

این بخش از ماردون مواد را از قسمت متصل به قیف بارگیری می­کند و در هنگام جابجایی شروع به نرم کردن مواد می­کند. عمق رزوه ماردون در این بخش بشترین مقدار را دارد و همچنین ثابت می­باشد.

2) ناحیه گذر[6] (تراکم)

در این قسمت قطر ریشه بتدریج افزایش می­یابد که موجب متراکم شدن مواد پلاستیک می­شود و در نتیجه آن هوا و دیگر بخارها از مواد پلاستیکی خارج می­گردد و با کاهش عمق ناحیه تغذیه انتقال حرارت مواد بهبود می­یابد. در انتهای این ناحیه مواد پلاستیک ذوب شده و یک مذاب همگن بدست می­آید.

3) ناحیه مترینگ[7]

این ناحیه آخرین بخش ماردون می­باشد که در انتهای آن نازل ماشین واقع شده و نسبت به دو ناحیه دیگر کمترین عمق تغزیه را دارد. در ناحیه مترینگ قطر ریشه و عمق تغذیه ثابت می­باشد. عمق این ناحیه نباید از حالت استاندارد بزرگتر یا کوچکتر باشد⸲ زیرا عمق بزرگتر باعث می­شود مقدار موادی که در ابتدای ماردون تغذیه می­شود تغییر کند و ناسازگاری ایجاد شود⸲ همچنین عمق کوچکتر سبب می­شود میزان برش افزایش یافته و بدنبال آن ریسک تجزیه مولکولی مواد افزایش یابد. به همین دلیل طراحی ماردون برای مواد مختلف متفاوت می­باشد.

نسبت عمق کانال در مقطع تغذیه به عمق کانال در مقطع کانال در ناحیه متریگ را نسبت تراکم پیج رفت و برگشتی می­نامند که هر چه مقدار آن بزرگتر باشد⸲ میزان تراکم و همگنی مواد افزایش می­یابد اما میزان نرخ برش را نیز افزایش می­دهد.

نواحی مختلف پیچ رفت و برگشتی

در جلوترین بخش ماردون یک شیر یک طرفه وجود دارد که در صنعت تزریق پلاستیک با نام النگویی نیز شناخته می­شود. وظیفه این قطعه ممانعت از جریان برگشتی از میان شیارهای ماردون در طی عمل تزریق می­باشد و در زمان بارگیری مواد در حالت باز می­باشد.

شیر یکطرفه در حالت باز و بسته

ت) نازل

وظیفه نازل اتصال سیلندر به اسپرو بوش قالب و همچنین آب­بندی بین این دو می­باشد. در هنگام عمل تزریق⸲ مواد از طریق نازل از واحد تزریق به درون قالب منتقل می­شود.

نازل در تماس با بوش اسپرو

واحد گیره

بر خلاف واحد تزریق که از زمان اختراع واحد ذوب­سازی و پیچ تزریق تغییرات قابل ملاحظه­ای نکرده­ است⸲ به نظر می­آید که ازاین لحاظ برای واحد کلمپ حد و مرزی وجود نداشته است. تعداد صفحه­های کاربردی از پنج عدد در ماشین­های دهه 1970 تا حداقل دو عدد (صفحه ثابت و متحرک) متغیر بوده است. تعداد میله­های کشش نیز جهت هدایت و  توزیع نیروهای کلمپ قفل از هشت عدد به تعداد استاندارد چهار و یا سه⸲ برای ماشین­های خاص و یا دو برای  نیروهای کوچک⸲ همچنین حذف این میله­ها برای طرح­هایی که نیازی به آن ندارند متغیر بوده است.

وظیفه واحد گیره فراهم ساختن شرایط مورد نیاز برای تزریق در قالب می­باشد که به شرح زیر می­باشد:

الف) باز و بسته کردن قالب

این عمل معمولاً با سرعت بالا و نیروی کمی صورت می­گیرد و یک نیمه قالب ثابت بوده و نیمه دیگر متحرک می­باشد.

ب) کلمپ کردن قالب

بسته نگه­ داشتن قالب در طی فرایند تزریق بطوری که از ریختن مواد به بیرون در حین پر شدن و مرحله نگهداری جلوگیری شود.

پ) عمل پران

پس از سرد شدن قطعه تزریق شده و باز شدن قالب⸲ عمل پران در جهت بیرون انداختن محصول نهایی از داخل نیمه متحرک قالب صورت می­گیرد.

بطور کلی سه طرح مختلف برای کلمپ وجود دارد:

1) سیستم کلمپ مکانیکی (قفل کردن بوسیله مکانیزم تاگل و بوسیله لید اسکرو[8] یا سیلندر هیدرولیک)

2) سیستم کلمپ هیدرولیکی ( قفل کردن با سیلندر هیدرولیک)

3) سیستم کلمپ هیدرومکانیکی (قفل کردن بوسیله سیلندر هیدرولیکی)

نوع عملکرد سیستم­های مختلف در نوع عملکرد نیروهای موثر در حین بسته شدن و کلمپ شدن در بین سیستم­های مختلف اختلاف قابل توجهی دارد. سیستم تاگل معمولا درمقایسه با سیستم­های با توان ورودی مشابه در سرعت حرکت⸲ برتری دارد. این اختلاف در حدود 10 تا 20 درصد می­باشد. بعنوان مثال یک ماشین تماماً هیدرولیکی حدود 10 تا 20 درصد توان بیشتری در ورودی نسبت به سیستم تاگل در همان ابعاد و سرعت حرکت در سیکل امتحانی دارد. از طرف دیگر نیروهای پران نیز در سیستم تاگل ملایم­تر است. همچنین مقایسه محصول تولیدی نیز هیچ تفاوتی در کیفیت نشان نخواهد داد. بطور کلی هر دوی سیستم­های کلمپ هیدرولیکی و تاگل مزایا و معایب خود را داشته و هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارد. استفاده از سیستم کلمپ هیدرولیکی می­تواند در کاهش هزینه­های ساخت کمک کند. هرچند در ماشین­های با سرعت بالا⸲ سیستم تاگل به دلیل برتری­هایی که در سرعت باز و بسته شدن دارد ارجح است.

نحوه عملکرد باز و بسته شدن و قفل کردن قالب در سیستم مکانیکی با محرک هیدرولیکی

نمایی از سیستم کلمپ هیدرولیک

میله­های کشش نسبتاً نرم بوده و این امر مانع از شکست آنها در طی فرایند باز و بسته شدن قالب می­شود. نکته مهم دیگر تغییر شکل صفحات قالب بویژه صفحه ثابت می­باشد. صفحات باید صلب باشند و تماس مناسب بین نیمه­های قالب را تضمین کنند و همچنین از تغییر شکل آنها در حین فرایند تزریق خودداری کنند. به علت بحرانی بودن تغییر شکل صفحه ثابت⸲ این صفحه معمولاً از خارج و در چهار گوشه توسط میله­های کشش نگهداری می­شود.

تصویر بزرگنمایی شده از تغییر شکل صفحات گیره

مقدار مجاز تغییر شکل برای میله­های کشش کمتر از 0.2mm به ازای هر 1m می­باشد که این مقدار برای حفظ کیفیت ضروری می­باشد.

شبیه­سازی­های انجام شده برروی تغییر شکل صفحات نشان می­دهد که صفحه صلب با ضخامت یکنواخت مناسب نمی­باشد و صفحات با شکل سهموی و مقعر از نظر انعطاف­پذیری بهینه­تر بوده و نسبت به صفحات با ضخامت یکسان مزایایی دارند. این صفحات تحت نیروی گیره و قفل شدن فشرده می­شوند و نیروهای واکنشی را منحصراً بوسیله ستون مرکزی گیره بر روی ناحیه قالب متمرکز می­کنند و در عمل تغییر شکلی ندارند.

صفحه گیره طرح Husky

همچنین عدم توازی مناسب صفحات می­تواند منجربه ایجاد فرسایش شود. بدین ترتیب می­توان فرض کرد که هیچ یک از صفحات کاملا موازی نیستند و سازندگان مقداری را بعنوان تلرانس برای آن درنظر می­گیرند. بخشی از این عدم توازی به علت نامتقارن بودن نیروی بازکننده قالب اجتناب ناپذیر است. برای مثال⸲ میله­های کشش یک ماشین تزریق پلاستیک با سیستم کلمپ هیدرولیکی مستقیم با ظرفیت 1500KN⸲ تحت کشش کامل حدود 1m افزایش طول پیدا می­کنند. در صورتیکه نیروی باز شدن قالب از نیروی قفل شدن آن بیشتر بوده و باعث ایجاد پنج درصد عدم توازی در توزیع بار می­گردد. یکی از میله­ها 1.1mm و دیگری 0.9mm کشیده می­شود که این اختلاف 0.2mm خیلی بیشتر از فاصله مجاز برای جلوگیری از بیرون زدن مواد از فضای جدایش قالب می­باشد.

سیستم کلمپ تاگل دارای سرعت سینماتیکی نسبتاً ایده­آلی می­باشد. در این مکانیزم⸲ صفحه متحرک با یک سرعت آرام شروع می­کند و تا بیشترین سرعت شتاب می­یابد و دوباره سرعت آن کاهش می­یابد تا قالب به آرامی بسته شود. این سیستم سریع بوده و همچنین در مصرف انرژی نیز صرفه­جویی می­کند. بر خلاف سیستم تاگل⸲ در واحدهای کلمپ هیدرولیکی سرعت حرکت صفحه متحرک در تمام کورس باز و بسته شدن قالب ثابت می­باشد. در این سیستم شروع به حرکت توسط سرعت از پیش تعیین شده و بوسیله مقادیر تعیین شده برای روغن هیدرولیک کنترل می­گردد. در سیستم هیدرولیک⸲ با یکسان در نظر گرفتن خروجی پمپ⸲ زمان زیادی برای باز و بسته شدن قالب نسبت به مکانیزم تاگل صرف می­شود و به همین دلیل برای ماشین­های با سرعت بالا سیستم تاگل مناسب­تر می­باشد⸲ از طرفی تامین نیروی گیره در سیستم تمام هیدرولیک آسان­تر می­باشد. در شکل ‏1‑18 سرعت حرکت صفحه متحرک در سیستم­های تاگل و هیدرولیکی نشان داده شده است.

سرعت حرکت صفحه متحرک در سیستم تاگل و هیدرولیکی

در طی فرایند بسته شدن⸲ پر شدن و باز شدن قالب نیروهای مختلفی به واحد گیره وارد می­شود که مهم­ترین آنها نیروی گیره⸲ نیروی عکس العمل ناشی از فشار محفظه قالب⸲ نیروی باز شدن و نیروی پران می­باشد.

در حالت استاندارد سیستم گیره شامل سه صفحه می­باشد اما در ماشین­های با نیروی کلمپ بیش از 10000 KN معمولاً از سیستم گیره با دو صفحه و چهار میله کشش استفاده می­شود. واحد گیره مشروط براینکه نیروی قفل کننده بزرگتر از فشار بازکننده قالب باشد⸲ معمولاً اثر ناچیزی بر روی کیفیت قطعه دارد.

الف) کلمپ مکانیکی

در این سیستم نیروی محرک مورد نیاز جهت باز و بسته شدن قالب و همچنین قفل شدن آن معمولاً هیدرولیکی یا الکترومکانیکی می­باشد که اختلاف قابل ملاحظه­ای در جزئیات طراحی دارند. سیستم الکترومکانیک در مقایسه با هیدرولیکی دارای دقت و هزینه بیشتری می­باشد⸲ همچنین میزان مصرف انرژی کمتری دارند.

 سیستم مکانیکی می­تواند از نوع تاگل چهار نقطه­ای یا پنج نقطه­ای باشد. تاگل پنج نقطه­ای قابلیت دستیابی به کورس­های بیشتری را نسبت به چهار نقطه­ای دارد⸲ از این رو در تاگل چهار نقطه­ای طول ماشین 1.5 تا 2 برابر بلندتر از طول حداکثر کورس باز شدن می­باشد. در تاگل پنج نقطه­ای در انتهای کورس باز شدن حداکثر سرعت و حداقل نیرو رخ می­دهد.

مکانیزم تاگل چهار نقطه­ای با محرکه هیدرولیکی و الکترومکانیکی

مکانیزم تاگل پنج نقطه­ای در حالت باز و بسته

سیستم تاگل معمولاً دارای سه صفحه اصلی می­باشد. این صفحات شامل یک صفحه ثابت[9]⸲ یک صفحه متحرک[10] و صفحه تکیه­گاهی[11] می­باشد. جنس این صفحات معمولاً از فولاد نرم⸲ فولاد ریخته­گری یا چدن نشکن می باشند.

صفحه ثابت نزدیک­ترین بخش گیره به واحد تزریق می­باشد و دارای یک دریچه مرکزی می­باشد که امکان عبور نازل بخش تزریق از میان صفحه ثابت و تماس با قالب را فراهم می­سازد. صفحه متحرک که نیمه متحرک قالب بر روی آن نصب می­شود⸲ معمولاً ضخامتی کمتر از صفحه ثابت دارد و با توجه به اینکه محل وارد شدن نیروی کلمپ در چه فاصله­ای از مرکز قرار دارد⸲ خیز صفحه متحرک می­تواند مقعر یا محدب باشد. درصورتی که نیرو در مرکز وارد شود خیز محدب و اگر نیرو با فاصله از مرکز و نزدیک به میله­های کشش وارد شود خیز مقعر خواهد بود. موازی بودن دو صفحه ثابت و متحرک اهمیت بسیار زیادی دارد و سبب کاهش سایش میله­های کشش و اعمال بار مناسب بر روی آنها می­شود.

خیز صفحه متحرک با توجه به فاصله وارد شدن نیرو از مرکز

صفحه تکیه­گاه نیز وظیفه ایجاد یک تکیه­گاه مناسب برای قسمت محرکه گیره را دارد. میله­های کشش نیز یکی از مهم­ترین اجزای واحد گیره می­باشند و بیشترین میزان تغییر شکل را نسبت به سایر اجزا دارند که وظیفه اصلی آنها ایجاد راهنما و تکیه­گاه برای صفحه متحرک و همچنین کامل نمودن مسیر اعمال بار بر روی قالب می­باشد. بازوها نیز از اجزای واحد گیره می­باشند که در جهت انتقال نیرو عمل می­کنند.

ب) کلمپ مکانیکی

در این سیستم از سیلندر هیدرولیک که عموماً در مرکز می­باشد استفاده می­شود و وظیفه حرکت دادن صفحه متحرک در جهت باز و بسته کردن قالب و قفل شدن آن را دارد. در این سیستم نیز مانند کلمپ مکانیکی از صفحه ثابت⸲ متحرک و تکیه­گاه و همچنین میله­های کشش استفاده می­شود.

سیستم گیره هیدرولیکی

واحد انتقال قدرت

در ماشین­های تزریق پلاستیک از سیستم­های هیدرولیکی و الکتریکی برای تامین قدرت و انواع حرکات استفاده می­شود. از جمله وظایف این واحد می­توان به حرکت پیچ رفت و برگشتی در جهت بارگیری و تزریق و همچنین حرکت گیره در جهت باز و بسته کردن قالب اشاره کرد.

واحد کنترل

واحد کنترل یک ماشین تزریق پلاستیک شامل تجهیزاتی است که به منظور کنترل مواردی همچون نیروی گیره⸲ دمای سیلندر حرارتی⸲ نرخ جریان و سایر موارد مورد نیاز در فرایند تزریق پلاستیک بکار گرفته می­شود و اطمینان از وجود مقادیر مورد نیاز از هر کدام از این پارامترها را در زمان و جهت مورد نظر در طول روند منطقی یک چرخه تضمین می­کند. واحد کنترل باید به گونه­ای طراحی شود که بتواند توالی منطقی وظایف ماشین تزریق پلاستیک از جمله باز و بسته شدن قالب را در نظر بگیرد.


[1] Hopper

[2] Barrel

[3] Heater

[4] Reciprocating screw

[5] Feed zone

[6] Transition zone

[7] Metering zone

[8]  Lead screw

[9] Stationary platen

[10] Moving platen

[11] Rear platen

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *